«دکتر اسماعیل باقری» می گوید: با فروپاشی دولت قبلی افغانستان، آسیب ساختارهای اقتصادی و مالی و کاهش کمکهای خارجی، هر دولتی بر روی کار بیاید، چاره ای جز تداوم مبادلات اقتصادی به ویژه با ایران ندارد.
برخلاف ارزیابی سازمان های اطلاعاتی آمریکا، طی روزهای پیشین کابل خیلی سریع سقوط کرد و پس از آن سخنگوی طالبان از پایان جنگ در افغانستان و قدرت گرفتن این گروه خبر داد. در حال حاضر نیز برخی مقامات ارشد طالبان از جمله معاون سیاسی آنها به قندهار رفته و درباره ساختار نظام آینده افغانستان با بزرگان این کشور در حال گفت وگو هستند.
از سوی دیگر، ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان و سرپرست اطلاعات و فرهنگ این گروه نیز خبر داده که طالبان طی هفته آینده ترکیب و ساختاری از دولت جدید افغانستان را اعلام خواهد کرد و نوع و شکل حکومت آینده به زودی مشخص خواهد شد.
وی پیش از این اعلام کرده بود که طالبان قصد آسیب رسیدن به کسی را ندارد و در امور دیگران دخالت نمیکند و در ازای آن، به دیگران نیز اجازه نمیدهد که در امورشان دخالت کنند. همچنین، این گروه اینگونه گفته است که شهروندان افغان یک هفته فرصت خواهند داشت تا اسلحه و مهماتی را که در اختیار دارند، تحویل این گروه دهند.
در میان این رخدادها، اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان نیز در حدود دو هفته گذشته پس از خروج از این کشور در بیانیه ای گفت که برای جلوگیری از به راه افتادن حمام خون مجبور به ترک کابل شده است که البته سخنگوی طالبان اینگونه عنوان کرد که کسی روی فرار اشرف غنی حساب نمیکرد و حتی افراد نزدیک به وی نیز چنین انتظاری نداشتند.
از طرف دیگر، گزارش ها حاکی از هرج و مرج در فرودگاه کابل است. در حال حاضر حدود هزار شهروند غیرنظامی در صف انتظار فرودگاه برای ترک افغانستان قرار دارند. تحول دیگر نیز، مسئله خروج کامل نظامیان آمریکایی است که بر اساس آخرین اخبار، در مرحله نهایی خروج از کابل هستند. البته، هنوز ساعت و تاریخ دقیق پایان اشغالگری امریکاییها اعلام نشده حال آنکه طبق ضرب الاجل از پیش تعیین شده، همه نظامیان بیگانه باید تا ۳۱ آگوست (۹ شهریور/سنبله) خاک افغانستان را ترک کنند.
در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع تحولات افغانستان و تاثیر آن بر روابط این کشور با کشورهای همسایه از جمله ایران، خبرنگار بازار گفتگویی را با «دکتر اسماعیل باقری» کارشناس مسائل افغانستان و پاکستان و معاون پژوهشی رایزنی فرهنگی ایران در افغانستان ترتیب داده که در ادامه می خوانیم:
* با توجه به اینکه جنگ و ناامنی در افغانستان به اوج خود رسیده، هرات و قندهار که در هفته های گذشته سقوط کرده و اعضای طالبان پس از ورود به کابل در ارگ ریاست جمهوری مستقر شدند، اینگونه به نظر می رسد که طالبان در دولت آینده نقش مهمی دارند. از سوی دیگر، ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان خبر داده که این گروه طی هفته آینده ترکیب و ساختاری از دولت جدید افغانستان را اعلام خواهد کرد. با سلطه کامل این گروه در افغانستان، ما شاهد چه تاثیری در روابط تجاری این کشور و جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشور هم مرز و همسایه خواهیم بود؟
پیش از پاسخ به بخش اصلی سوال شما، باید مطلبی را با این مضمون عرض کنم که هرچند تحولات افغانستان همواره سیال و پرشتاب بوده، اما سقوط ۱۱ روزه این کشور، حتی گروه طالبان را متعجب ساخته است.
ظاهرا قرار بود طالبان تا زمان رسیدن به تفاهم در خصوص دولت آینده افغانستان، وارد کابل نشوند؛ اما فرار اشرف غنی در روز یکشنبه ۲۴ مرداد/اسد، بهانه ای به دست طالبان داد تا ارگ را اشغال کنند. از طرفی، طالبان مخالف افتادن و تسلط کابل به دست پنجشیری ها پس از فرار غنی و سیاسیون متکی به آمریکا بوده است.
طالبان برای اداره کشور، نیاز به مبادلات اقتصادی دارد و با توجه به فروپاشی دولت قبلی و خروج نیروهای خارجی و کاهش کمک های اقتصادی، هر دولتی که در افغانستان با هر مختصاتی روی کار بیاید، چاره ای جز تداوم مبادلات اقتصادی به ویژه با جمهوری اسلامی ایران ندارد.
از طرف دیگر آسیب دیدن ساختارهای اقتصادی که آن هم وابسته به بانک و کارگزاران بانکی است موجب شده تا تجار و فعالان اقتصادی نتوانند به سرمایه های خود که در بانکهای افغانستان سپرده اند، دسترسی پیدا کنند.
بنابراین این مسئله مهمترین مشکل در روابط دوجانبه ایران و افغانستان است. همچنین انتقال سیستم واردات و صادرات از طریق گمرکات، یکی از مشکلات فی مابین است که به دلیل آسیب دیدن آن سیستم انتقال در افغانستان باید ببینیم دولت آینده می تواند این معضل را مدیریت کند یا خیر.
*با استقرار نسبی طالبان در کابل، آیا در روابط تجاری ایران و افغانستان تغییری به وجود آمده است؟
در حال حاضر خیلی زود است که وجود طالبان در راس قدرت افغانستان را عامل بدتر شدن یا مطلوب شدن روابط اقتصادی با دیگر کشورها بدانیم؛ البته روابط اقتصادی و مبادلات تجاری، پس از وقفهای چند روزه، مجددا تداوم داشته است.
با توجه به نیاز افغانستان به راههای ارتباطی و ترانزیتی ایران و نیز علاقمندی مردم افغانستان به کالاهای ایرانی، اگر مناسبات تجاری دو کشور گسترش پیدا کند و دولت آینده افغانستان تحت تاثیر بازیگران معاند با ایران قرار نگیرد، ظرفیتهای فراوانی برای توسعه روابط اقتصادی ایران و افغانستان وجود دارد.
البته این مسئله مشروط به این موضوع است که رهبران طالبان با آگاهی و شناخت کامل، بتوانند دوست و دشمن خود را تشخیص داده و با حسن نیت و صادقانه، ارتباطات خود را با ایران حفظ و گسترش دهند. در چنین وضعیتی، ایران نیز حاضر است همانند گذشته در بازسازی اقتصادی افغانستان، صدور خدمات مهندسی، آموزش و تربیت مدیران اقتصادی، احداث کارخانجات، احداث جاده و غیره کمک شایانی ارائه نماید.
با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر این که ما طرفدار ملت افغانستان هستیم. دولت ها میآیند و میروند. آنکه باقی میماند، ملت افغانستان است و نوع رابطه ما با دولت ها بستگی به نوع رابطه آنها با ما دارد، در واقع بخشی از سخنان ایشان به این مساله برمیگردد که ایران طرفدار ملت افغانستان و خواهان توسعه روابط در همه جنبه ها است، منتهی، این دولت آینده افغانستان است که بخواهد روابطش را با جمهوری اسلامی توسعه دهد یا بدان توجهی نکند.
* نقش کشورهای میانجی از جمله ایران، چین و روسیه را در حل مسئله افغانستان و توسعه روابط اقتصادی چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به ادعای طالبان بر تصرف کل افغانستان (به جز ولایت پنجشیر)، به نوعی بسیار سخت است که طالبان میانجیگری کشورهای روسیه، چین و ایران را برای مذاکرات بینالافغانی بپذیرد. البته چین و روسیه ظاهرا با حاکمیت طالبان به دلیل مخالفت آن با داعش، مشکلی ندارند؛ اما ایران تلاش میکند تا یک دولت فراگیر در افغانستان شکل بگیرد تا دولت تمامیت خواه طالب.
نکته دیگر این که بین مواضع سیاسی و توسعه مناسبات اقتصادی، رابطه تنگاتنگی وجود دارد. بدون شک اگر نوعی اجماع منطقهای در خصوص نحوه مواجهه با دولت آینده افغانستان صورت بگیرد، میتوان به این دولت کمک کرد تا برخی مشکلات اقتصادی و معیشتی مرتفع شود؛ البته اگر طالبان با صداقت برخورد کرده و واقعا با داعش مخالفت کند.
منتهی تحلیل تحولات افغانستان، بسیار پیچیده شده است و متاسفانه تکثر بازیگران خارجی و تضاد منافع آنان در کنار رقابت بازیگران داخلی، پیشبینی دقیق تحولات آینده و نحوه مناسبات اقتصادی را دشوار کرده است.
* مشکل اساسی افغانستان پس از تجاوز شوروی در سال ۱۹۷۹ آغاز شد و اکثر کشورها بخاطر منافع خود در افغانستان مزدورگیری کردند و جنگ های نیابتی را به راه انداخته اند. این جنگها توسط خارجیها بر افغانستان تحمیل شده است. در شرایط کنونی حتی با وجود اینکه مقامات و رجال سیاسی افغان آگاهند که این امریکاییها بوده اند که این جریانات و وضعیت بسیار اسفناک را به راه انداخته اما هنوز هم به کمکهای آنها چشم دوخته اند. دیدگاه شما در خصوص این جنگهای تحمیلی نیابتی و نفوذ بیگانگان و اثراتی که بر کل کشور به حوزه حوزه اقتصاد گذاشته چیست؟
هنگامی که آمریکایی ها در عراق و سوریه نتوانستند همانند گذشته از طریق زور و قدرت، خواسته خود را عملیاتی کنند و در نتیجه در سال ۲۰۱۱ نیروهای خود را از عراق خارج کرد، به استفاده از نیروهای نیابتی روی آورد که ابومصعب الزرقاوی و ابوبکر بغدادی سرکرده داعش از جمله آنها بود.
در این جنگ نیابتی عربستان، ترکیه، قطر، رژیم صهیونیستی و... نیز به آمریکایی ها کمک میکردند؛ اما عملا شکست خوردند.
در افغانستان نیز آمریکا میخواهد پس از خروج نیروهای خود نیروهای تروریستی را وارد جنگ نیابتی کرده و علیه ایران، روسیه و چین هزینه افزایی و تهدیدزایی نماید، منتهی در این مرحله نیز شکست خواهد خورد.
حوادث اخیر دردناک در داخل و اطراف فرودگاه کابل که به کشته شدن ۱۷۰ و زخمی شدن بیش از ۲۰۰ تن انجامید، عملا آغاز طرح جدید آمریکا برای ناامن سازی افغانستان تحت عنوان گسترش داعش است.
در حالی که دو هفته پیش به اسم افزایش نیروهای آمریکای که مدعی خروج بود، ۵۰۰۰ نیرو وارد شده که معلوم نیست این نیروها چه کسانی بودهاند. این در حالیست که سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان اخیرا اعلام کرد که آمریکا رهبران داعش را وارد افغانستان کرده تا این کشور را بیش از گذشته ناامن سازد. اما باید گفت که آمریکا با ۳۶ کشور نتوانست بر طالبان پیروز شود، مطمئنا نیروهای تروریستی داعش و حامیان آن نیز در افغانستان شکست خورده و دفن خواهند شد.
* حال از نظر شما حضور ۲۰ ساله خود نیروهای امریکایی در کشور افغانستان چه تاثیری بر اقتصاد و حکومت داری این کشور داشته است؟ حال با خروج سربازان این کشور چه سرنوشتی در انتظار افغانستان است؟
خروج اشغالگران آمریکایی از افغانستان، بزرگترین فرصت برای مردم افغانستان و رهبران آن است. متاسفانه آمریکایی ها با ارقام و آمارهای کلان مدعی هستند که در بازسازی اقتصادی افغانستان نقش زیادی داشتهاند، اما همه این مباحث، ادعایی بیش نبوده است.
به فرمایش شهید حاج قاسم سلیمانی، آمریکا برای بازسازی اقتصادی و توسعه این کشور هیچ اقدامی انجام نداده و تنها منابع و معادن آن را غارت و چپاول کرده است. بنابراین خروج آمریکاییها فی نفسه یک فرصت است، به شرطی که رهبران طالبان طبق ادعای خود، به تشکیل دولت فراگیر و همه شمول موفق شوند و تفکر و گرایشات متعصب قومی را کنار گذاشته و شایسته سالاری را در انتصاب مسئولان سرلوحه کار خود قرار دهند.
* هرچند مقامات افغانستان تلاش میکنند این کشور متأثر از تنش امریکا با ایران نباشند، اما تاثیرات اقتصادی این تنش در افغانستان مشهود است. دیدگاه شما در این باره چیست؟
در حال حاضر، افغانستان نوعی خلا دولتی را تجربه میکند و نمیتوان گفت که وضعیت مناسبات اقتصادی تا چه اندازه با بهتر یا بدتر شدن حرکت خواهد کرد. اما در دولت اشرف غنی، به دلیل ملاحظات و محدودیت های آمریکا برای این دولت، روابط اقتصادی و مبادلات تجاری، از یک سطح معینی فراتر نرفت.
بدون شک در آینده نیز برخی از بازیگران معاند تلاش خواهند کرد تا به تبع مناسبات برهم زننده سیاسی، روابط اقتصادی ایران با افغانستان نیز در سطح مطلوب و در حال گسترش قرار نگیرد. اما همچنان که گفته شد هر دولتی که در افغانستان روی کار بیاید، به راه های ارتباطی ایران و بندر چابهار نیاز مبرم خواهند داشت.
* «سهیل شاهین» سخنگوی طالبان چند روز گذشته اعلام کرد که حکومت کابل برچیده شده و حکومت فراگیر و نظامی اسلامی که در مورد آت با ایران و روسیه صحبت شده است بر سر کار خواهد آمد. منظور وی از حکومتی فراگیر و نظام اسلامی، آیا امارت اسلامی مد نظر طالبان است؟
از دید طالبان، حکومت فراگیر، یعنی همه اقوام و مذاهب در ساختار قدرت آینده نقش خواهند داشت؛ اما بدون شک معنی دولت فراگیر بین طالبان و کشورهای گفته شده تا حدودی متفاوت خواهد بود. به این معنی که طالبان در طول سالهای گذشته، توانسته اند از قوم تاجیک، هزاره، ازبک و... یارگیری کرده و افرادی را تربیت کنند و بدون شک طالبان در مناطق مختلف، از چنین افرادی نیز بهره خواهد گرفت.
اما اینکه طالبان حاضر شود مارشال دوستم، یا استاد عطا را در مناطق خودشان بکار بگیرد یا در ساختار قدرت مشارکت دهد، بسیار بعید به نظر میرسد.
* جمع بندی شما از تحولات افغانستان امروز چیست؟
در نهایت باید گفت در حال حاضر به استثنای ولایت پنجشیر طالبان بر سرتاسر افغانستان تسلط دارند. اما در حکومتداری و اداره کشور چالشهای بزرگی پیش رو است؛ نکته اول به حضور غربی ها و به ویژه آمریکا برمیگردد. آمریکاییها برخلاف تبلیغات رسانهای، به طور مستقیم و غیرمستقیم در افغانستان حضور خواهند داشت و بدون شک دنبال امنیت، توسعه اقتصادی در افغانستان نبوده و نخواهند بود. حتی فرانسه و ترکیه هم به دلایلی حضورشان پررنگتر هم خواهد شد.
نکته دوم، به چالش گروه تروریستی داعش مربوط است که یک تهدید برای مردم افغانستان و کشورهای پیرامونی است و این مساله اقتصاد افغانستان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. سومین نکته مرتبط با اقتصاد ورشکسته افغانستان است که در گذشته هم با وجود برخی مشکلات معیشتی، بالاخره، مردم نان بخور و نمیری داشتند، اما در آینده، وضع معیشتی مردم افغانستان به کلی آسیب خواهد دید.
بسته شدن بانک ها، نبود پول، قطع شدن کمک های جهانی، فرار سرمایه داران، کاهش مواد غذایی، گسترش بیکاری به دلیل تعطیلی صدها موسسه غیردولتی و ان جی اوها و خروج کارمندان دولت اعم از سیاسی و اقتصادی و... ساختار اقتصادی افغانستان را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.
با توجه به موارد فوق در کنار نگاه قالبی طالبان و باورها، عقاید و روابط قومی آنها، بعید به نظر میرسد اوضاع اقتصادی افغانستان در آینده بهبود پیدا کند؛ اما باز تکرار می کنم اگر طالبان صادقانه به دنبال حکومت فراگیر باشد و بخواهد از همه ظرفیت ها برای رفع مشکلات اقتصادی استفاده کند، ایران این توانایی و آمادگی را دارد که به دولت آینده افغانستان کمک کرده و بر برخی از مشکلات اقتصادی فائق آید.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/23768
تگ ها: